مدیر فردا

قالب وبلاگ


مدیر فردا
مدیریت و اقتصاد 
Blog Previous
Links

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان مدیر ایرانی و آدرس modirirani.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





 

چگونه یک مقاله علمی بنویسیم؟

 



تهيه گزارش از نتايج مطالعات و پژوهش‏هاي انجام شده، يکي از مهم‏ترين مراحل پژوهشگري به شمار مي‏رود؛ زيرا اگر پژوهشگر نتواند دستاوردهاي علمي خود را در اختيار ساير محققان قرار دهد، پژوهش او هر اندازه هم که مهم باشد، به پيشرفت علم کمکي نخواهد کرد؛ چون رشد و گسترش هر عملي از طريق ارائه و به هم پيوستن دانشِ فراهم آمده از سوي فردفرد انديشمندان آن علم تحقق مي‏يابد.


همان طور که پژوهشگر پيش از اقدام به پژوهش، نيازمند توجه و بررسي يافته‏هاي علمي پژوهشگران قبل از خود است تا بتواند يافته‏هاي علمي خود را گسترش بخشد، ديگران نيز بايد بتوانند به يافته‏هاي پژوهشي او دسترسي پيدا کنند و با استفاده از آنها فعاليت‏هاي علمي خود را سازمان داده، در ترميم و تکميل آن بکوشند.

از امتيازهاي مهم يک مقاله مي‏توان به مختصر ومفيد بودن، بِروز بودن و جامع بودن آن اشاره کرد؛ زيرا محقق مي‏تواند حاصل چندين ساله پژوهش خود در يک رساله، پايان‏نامه، پژوهش، يا حتي يک کتاب را به اختصار در يک مقاله علمي بيان کند تا پژوهشگران ديگر بتوانند با مطالعه آن مقاله از کليات آن آگاهي يابند و در صورت نياز بيشتر، به اصل آن تحقيقات مراجعه کنند.

بدين منظور، امروزه نشريات گوناگوني در زمينه‏هاي مختلف علمي- پژوهشي نشر مي‏يابد و مقاله‏هاي به چاپ رسيده در آنها، اطلاعات فراواني را در اختيار دانش پژوهان قرار مي‏دهند. لازم است محققان با شيوه تدوين مقالات علمي آشنا باشند تا بتوانند با استفاده از شيوه‏هاي صحيح، با سهولت، نتايج تحقيقات و مطالعات خود را به صورت مقاله در اختيار علاقه‏مندان قرار دهند.

نوشتن مقاله مستلزم رعايت اصولي در ابعاد مختلف محتوايي، ساختاري و نگارشي است.

2. ملاک‏هاي محتوايي مقاله(2)
يکي از مهم‏ترين ابعاد مقاله علمي، محتواي علمي و ارزشمنديِ کيفي آن است. مقاله بايد يافته‏هاي مهمي را در دانش بشر گزارش نمايد و داراي پيامي آشکار باشد؛ بنابراين پيش از تهيه مقاله، محقق بايد از خود بپرسد که آيا مطالب او آن‏قدر مهم است که انتشار آن قابل توجيه باشد. آيا ديگران از آن بهره خواهند برد؟ و آيا نتايج پژوهش او، کار آنها را تحت تأثير قرار خواهد داد؟ (هومن، 1378، ص 82).

در اينجا به چندين اصل مهم از اصول و معيارهاي محتوايي پژوهش علمي اشاره مي‏گردد که توجه به آنها قبل از تهيه مقاله به ارتقاي کيفيت آن کمک مي‏نمايد.

الف) فرايند «تفکر»: تفکر، تلاش براي معلوم کردن مجهول با استفاده از علوم موجود است. (غرويان، 1368، ص11) بنابراين اساسي‏ترين محور محتوايي يک پژوهش علمي، آن است که مجهولي را روشن نمايد. بر اين اساس، هر پژوهش علمي در پي پاسخ دادن به پرسش‏هايي است که تاکنون براي مخاطبان کشف نشده است. از اين رو پژوهش علمي هميشه با طرح يک يا چند سئوال آغاز مي‏شود که محقق در صدد پاسخگويي به آنهاست.

ب) منطقي بودن: منطق که راه درست انديشيدن (تصور) و صحيح استدلال آوردن (تصديق) را مي‏آموزاند، (مطهري، 1372، ص 21) ابزار ضروري يک مقاله علمي است و محقق بايد شايستگي لازم را در استدلال آوردن، تحليل محتوا و نتيجه‏گيري داشته باشد. قواعد تعريف، طبقه‏بندي، استنباط‏هاي قياسي و استقرايي، روش‏هاي مختلف نمونه‏برداري و غيره همه از ويژگي‏هاي منطقي يک مقاله علمي است که محقق بايد به آنها توجه داشته باشد. (هومن، 1374، ص 19).

ج) انسجام و نظام‏دار بودن: مرتبط بودن اجزاي مختلف مقاله با همديگر، همچنين متناسب بودن آنها با عنوان مقاله و ارتباط عناوين فرعي با همديگر، از جمله مواردي است که به تحقيق، يکپارچگي و انسجام مي‏بخشد. بر اين اساس، محقق بايد عناوين فرعي مقاله خود را با نظمي منطقي از يکديگر مجزا کرده، ارتباط بخش‏ها را مشخص نمايد.

د) تراکمي بودن: از آنجا که هدف پژوهش پاسخ به سئوال هايي است که تا آن زمان دست کم از نظر محقق، پاسخي منطقي براي آن وجود نداشته است، هر پژوهش علمي بايد از يک سو به منظور کشف دانش جديد، و از سوي ديگر، براي تکميل دانش، صورت پذيرد. بنابراين هدف اصلي يک مقاله، کشف يا تکميل دانش بشري است، نه تکرار دوباره آن با عبارات مختلف. (هومن، 1374، ص 20).

ر) تناسب موضوع با نيازهاي فعلي جامعه علمي: هر پژوهش علمي بايد نيازهاي اساسي جامعه علمي خود را در نظر گرفته، در صدد حل آن مسايل برآيد؛ بنابراين از طرح موضوعاتي که از اولويت تحقيقي برخوردار نيستند و جامعه علمي، بدانها نياز ندارد، بايد احتراز نمود.

س) خلاقيت و نوآوري: هر تحقيق علمي زماني مي‏تواند در ارتقاي سطح دانش، موفق و موثر باشد که از فکري بديع و خلّاق برخوردار باشد. مقالاتي که به جمع آوري صِرف بسنده مي‏کنند، نمي‏توانند سهم عمده‏اي در پيشرفت دانش بشري داشته باشند.

ص) توضيح مطلب در حدّ ضرورت: از جمله مواردي که محقق در گزارش نويسي پژوهش خود (مقاله) بايد بدان توجه کند، پرهيز از حاشيه‏روي و زياده‏گوييِ افراطي است؛ همچنان که خلاصه‏گويي نبايد به حدّي باشد که به ابهام و ايهام منجر شود؛ بر اين اساس محقق بايد به حدّي مطالب را تبيين کند که مقصود وي براي خواننده، روشن شود.

ط) متناسب بودن با نظريه‏ها: هر رشته علمي، متشکل از نظريه‏ها و قوانيني است که مورد اتفاق صاحب‏نظران آن فن است؛ از آنجا که تحقيقات علمي در اين پژوهشگاه در حيطه مشترک علوم انساني- اسلامي است، يافته‏هاي به دست آمده در تحقيقات ميداني يا توصيفي نبايد با اصول مباني ديني و همچنين با قوانين کلي آن رشته تخصصي منافات داشته باشد.

ع) اجتناب از کلي گويي: هدف نهايي علم، صورتبندي يک «نظريه»(3) و «تبيين کردن»(4) يکي از اصول مهم نظريه است. (دلاور، 1371، ص 33) از اين رو محقق بايد بتواند مباحث علمي خود را به روشني توضيح دهد و با زبان گويا آن را تبيين و از کلي گويي اجتناب نمايد.

ف) گزارش روش‏شناسي تحقيق: «تحقيق»(5) فرايندي است که از طريق آن مي‏توان درباره ناشناخته‏ها به جست و جو پرداخت و از آن، شناخت لازم را کسب کرد. در اين فرايند چگونگي گردآوري شواهد و تبديل آنها به يافته‏ها «روش‏شناسي»(6) ناميده مي‏شود. اين سئوال که چگونه داده‏ها بايد گردآوري شود و مورد تفسير قرار گيرد، به طوري که ابهام حاصل از آنها به حداقل ممکن کاهش يابد؟» از موارد مهم تحقيق علمي است. (سرمد و همکاران، 1379، ص 22). يک تحقيق علمي زماني مي‏تواند مطالب خود را به اثبات برساند که از روش گردآوري مناسبي برخوردار، و آن روش‏ها در مقاله به خوبي بيان شده باشد.

3.ساختار مقاله علمي
نوشتن مقاله مستلزم داشتن طرحي مدوَّن است. در گزارش يک تحقيق نه تنها بايد ارزش‏هاي محتوايي را مراعات کرد، بلکه بايد از ساختار روشمندي نيز پيروي کرد. امروزه تحقيقات فراواني انجام مي‏شود، اما تنها بخش کوچکي از آنها در مقالات منتشر مي‏گردد. يکي از دلايل آن، عدم مهارت محقق در تهيه و تدوين ساختاري مقاله علمي است.

ساختار مقاله و تهيه گزارش از يک پژوهش علمي، با توجه به روش به کار گرفته شده در پژوهش، متفاوت است. دانشمندان در يک تقسيم بندي کلي، روش‏هاي استفاده شده در علوم را به دو دسته تقسيم مي‏کنند. روش‏هاي کمي که در آنها از داده‏هاي کمّي در تحقيق استفاده مي‏شود (تحقيقات ميداني) و روش‏هاي کيفي که در آنها از داده‏هاي کيفي (تحقيقات کتابخانه‏اي) استفاده مي‏شود.(سرمد و همکاران، 1379، ص 78).

مراحل گزارش يک پژوهش (مقاله) با توجه به روش اتخاذ شده در تحقيق، با تفاوت هايي بيان مي‏گردد.

به دليل يکسان بودن هر دو روش در مراحل مقدماتي، و براي پرهيز از تکرار در اينجا مراحل مقدماتي را به صورت مجزا مي‏آوريم.

1.3.مراحل مقدماتي گزارش پژوهشي
1.1.3.موضوع يا عنوان مقاله
عنوان، مفهوم اصلي مقاله را نشان مي‏دهد و بايد به طور خلاصه، مضمون اصلي پژوهش را نشان دهد. عنوان مقاله بايد جذاب باشد، يعني به گونه‏اي انتخاب شود که نظر خوانندگان را که معمولاً ابتدا فهرست عناوين مندرج در يک مجله علمي را مي‏خوانند به خود جلب نمايد. همچنين عنوان بايد کوتاه و گويا و تنها بيانگر متغيرهاي اصلي پژوهش باشد. تعداد کلمات در عنوان را حداکثر دوازده واژه بيان کرده‏اند. (سيف، 1375، ص 12).

2.1.3. نام مؤلف يا مؤلفان و سازمان وابسته
بعد از عنوان پژوهش، نام مؤلف يا مؤلفان ذکر مي‏شود و در سطر زير آن، نام دانشگاه يا مؤسسه که هر يک از مؤلفان در آن مشغول به کارند، مي‏آيد. اگر پژوهش به وسيله دو يا چند نفر انجام بگيرد و همه آنها به يک دانشگاه يا مؤسسه وابسته باشند، نام مؤسسه يک‏بار، آن هم به دنبال نام مؤلفان ذکر مي‏شود. اما اگر هر يک از مؤلفان به سازمان خاصي وابسته باشند، بايد بعد از نام هر يک از آنان، بلافاصله نام مؤسسه‏اي که به آن وابسته‏اند، ذکر شود. ترتيب قرار گرفتن نام مؤلفان به دنبال يکديگر، معمولاً متناسب با ميزان مشارکت آنان در انجام پژوهش است؛ اما اگر ميزان مشارکت همه افراد در اجراي پژوهش يکسان باشد، اسامي آنان به ترتيب حروف الفبا در دنبال هم قرار مي‏گيرد. (هومن، 1378، ص 84).

3.1.3.چکيده(7)
چکيده، خلاصه جامعي از محتواي يک گزارش پژوهشي است که همه مراحل و اجراي اصلي پژوهش را در خود دارد. هدف‏ها، پرسش‏ها، روش‏ها، يافته‏ها و نتايج پژوهش، به اختصار، در چکيده آورده مي‏شود. در متنِ چکيده بايد از ذکر هرگونه توضيح اضافي خودداري شود. مطالب چکيده بايد فقط به صورت گزارش (بدون ارزشيابي و نقد) از زبان خود پژوهشگر (نه نقل قول) به صورت فعل ماضي تهيه شود.

چکيده در حقيقت بخشي کامل، جامع و مستقل از اصل گزارش در نظر گرفته مي‏شود و نبايد پيش از انجام گزارش، پژوهش تهيه شود. طول چکيده براي مقاله، بستگي به روش‏هاي خاص هر مجله دارد و معمولاً بين صد تا 150کلمه پيشنهاد شده است.

4.1.3.واژگان کليدي(8)
معمولاً در انتهاي چکيده، واژگان کليدي پژوهش را بيان مي‏کنند تا به خواننده کمک کنند، پس از خواندن چکيده و آشنايي اجمالي با روند تحقيق، بفهمد چه مفاهيم و موضوعاتي در اين مقاله مورد توجه قرار گرفته است. معمولاً با توجه به حجم و محتواي مقاله، پنج تا هفت واژه کليدي در هر مقاله بيان مي‏شود. (سرمد، 1379، ص 321).

2.3. ساختار مقاله مبتني بر پژوهش ميداني
روش‏ها و اصول کلي ناظر بر گزارش فعاليت پژوهشي شاخه‏هاي علوم، تقريبا به طور خاصي به کار مي‏روند که همگي متکي بر «روش علمي»(9) است. انجمن روان شناسان (
APA) به منظور تسهيل در امر انتقال روش نتايج پژوهش، الگوي استاندارد شده‏اي را در اختيار مؤلفان قرار داده تا در موقع تهيه گزارش پژوهشي خود، آن اصول را به کار گيرند و تقريبا همه مجله‏هاي معتبر علوم انساني در تهيه و تنظيم نوشته‏هاي پژوهش خود از آنها پيروي مي‏کنند. (هومن،1378،ص 10) که در زير به اختصار به مراحل آن اشاره مي‏گردد.

1.2.3.مقدمه(10)
هر مقاله علمي با يک مقدمه شروع مي‏شود و آن، خلاصه‏اي از فصل اول و دوم پايان نامه‏ها و رساله‏هاست که به طور مختصر به بيان کليات تحقيق و بررسي مختصري از پيشينه آن مي‏پردازد؛ بنابراين در مقدمه مقاله مسئله تحقيق و ضرورت انجام آن و اهداف آن از نظر بنيادي و کاربردي به صورت مختصر بيان مي‏گردد و سپس به بررسي سوابق پژوهشي که به طور مستقيم به موضوع تحقيق مرتبط است، پرداخته مي‏شود. مقدمه بايد يک منطق اساسي را در تحقيق بيان کند و به خواننده نشان دهد که چرا اين تحقيق ادامه منطقي گزارش‏هاي پيشين است. در اين بخش پس از نتيجه‏گيري از پژوهش‏هاي بررسي شده، محقق بايد پرسش‏هاي پژوهش خود را به صورت استفهامي بيان کرده و به تعريف متغيرهاي تحقيق به صورت عملياتي بپردازد. (هومن، 1378، ص 87).

2.2.3.روش(11)
هدف اساسي از بيان روش آن است که به گونه‏اي دقيق، چگونگي انجام پژوهش، گزارش گردد تا خواننده بتواند آن را تکرار نمايد و همچنين درباره اعتبار نتايج داوري کند؛ بنابراين مؤلف بايد همه مراحل اجرا، از جمله آزمودني‏ها، ابزارهاي پژوهش، طرح پژوهش، روش اجرا و روش تحليل داده‏ها را بيان کند.

الف) آزمودني‏ها:(12) جامعه مورد مطالعه و ويژگي‏ها و مشخصات آن از نظر تعداد، سن، جنسيت، ميزان تحصيلات و... همچنين چگونگي انتخاب آنها و در صورت گروه‏بندي شدن تعداد گروه‏ها و مقدار افراد هر گروه بيان مي‏شود.

ب) ابزارها:(13) ابزارهاي آزمايش، مثل پرسشنامه، تست و... پس از آن بيان مي‏گردد. چنانچه ابزار سنجش، يک وسيله مشهور و استاندارد شده باشد، اشاره به نام آن کافي است، اما اگر يک مقياس خودساخته باشد، بايد چگونگي طراحي و تهيه آن و شواهد مربوط به اعتبار و روايي بودن آن گزارش شود.

ج) طرح پژوهش:(14) به نقشه کار پژوهشگر براي حل مسئله پژوهش، طرح گفته مي‏شود. ابتدا متغيرهاي مستقل، وابسته و تعديل کننده و... بيان مي‏شود، سپس طرح‏هاي پژوهشي، مثل طرح تک آزمودنيِ پيش‏تست- پس تست، تحليل واريانس عاملي و...، که در روش به کار گرفته شده، بيان مي‏گردد. همچنين تکنيک‏هاي کنترل متغيرهاي نامربوط و ناخواسته، مانند تصادفي ساختن، همتاسازي و غيره مورد توجه قرار مي‏گيرد.

د) شيوه اجرا:(15) در اين قسمت همه مراحلي که آزمودني و آزماينده در طول مطالعه انجام داده‏اند، به صورت گام به گام تشريح مي‏گردد. گردآوري داده‏ها، دستورالعمل‏هاي اجراي پژوهش، چگونگي تشکيل گروه‏هاي آزمايشي و کنترل، چگونگي اجراي آزمايش و شيوه ثبت پاسخ‏ها و امثال آن، به طور خلاصه و دقيق توضيح داده مي‏شود.

ر) تحليل داده‏ها:(16) در اين قسمت چگونگي طبقه‏بندي، مرتب کردن، خلاصه‏کردن و تحليل‏کردن داده‏ها بيان مي‏شود؛ همچنين روش‏هاي آماري توصيفي به کار گرفته شده مثل فراواني‏ها، درصدها، نمودارها، مقادير مرکزي و پراکندگي؛ و روش‏هاي آماري استنباطي، مثل اجراي آزمون
t، z ياf، استفاده شده در تحقيق بيان مي‏گردد. (هومن، 1378، ص 87 - 89).

3.2.3. نتايج (17)
در اين بخش، توصيف کلاميِ مختصر و مفيدي از آنچه به دست آمده‏است، ارائه مي‏شود. اين توصيف کلامي با اطلاعات آماري مورد استفاده، کامل مي‏شود و بهترين روش آن است که داده‏ها از طريق شکل و نمودار يا جدول، نمايش داده شوند. ساختار بخش نتايج، معمولاً مبتني بر ترتيب منطقي پرسش‏ها يا فرضيه‏ها و نيز وابسته به تأييد شده بودن يا تأييد نشده بودن فرضيه‏هاست. ترتيب بيان نتايج نيز يا برحسب ترتيب تنطيم سؤال‏ها يا فرضيه‏هاي آنهااست، (سيف، 1375، ص 30) يا برحسب اهميت آنها. روش متداولِ بيان نتايج، آن است که ابتدا مهم‏ترين و جالب‏ترين يافته‏ها و سپس به ترتيب، يافته‏هاي کم اهميت‏تر ارائه مي‏شود. (هومن، 1378، ص 90).

4.2.3.بحث(18) و تفسير(19)
در اين بخش، تمام اجزاي گزارش تحقيق به هم ربط داده مي‏شوند و محقق با ترکيب و پيوند بخش‏هاي مختلف، خواننده را به سوي يک نتيجه‏گيري کلي هدايت مي‏کند. بنابراين لازم است شباهت‏ها و تفاوت‏هاي نتايج اين پژوهش با پژوهش‏هاي قبلي روشن گردد و نيز معلوم شود که يافته‏هاي پژوهش، به روشن شدن مسئله مورد بررسي و زمينه دانش آن چه کمکي کرده‏است.

بنابراين توصيه مي‏شود در اين بخش، ضمن توضيح کوتاهي درباره مسئله پژوهش و بيان نتايج تحقيق، به تفسير نتايج پرداخت. براي اين کار بايد اين نتايج را با يافته‏هاي نتايج پيشين مقايسه کرد. آن‏گاه توضيح داد که پژوهش حاضر، به گسترش دانش زمينه مورد نظر چه کمکي کرده‏است، و در ضمن آن، کاربرد احتمالي آن را مشخص کرد و نقاط ضعف پژوهش را همراه با پيشنهادهايي براي پژوهشگراني که در آينده مي‏خواهند در اين زمينه پژوهش، کار کنند، بيان کرد. (سيف، 1375، ص 33).

3.3.ساختار مقاله مبتني بر پژوهش توصيفي
اصول به کارگرفته شده در پژوهش‏هاي توصيفي باتوجه به روش‏هاي به کارگرفته شده، با اصول پژوهش‏هاي ميداني، مقداري متفاوت است. هر چند اين اصول ممکن است با توجه به موضوع‏هاي مختلف تحقيقي و رشته‏هاي مختلف، تغيير نمايد، ساختار کلي‏اي که تقريبا همه پژوهش‏هاي توصيفي بايد در قالب آن درآيند، به شرح زير است.

1.3.3.مقدمه
آنچه در مقدمه يک مقاله تحقيق کتابخانه‏اي قرارمي‏گيرد - همانند تحقيفات ميداني - کلياتي است که محقق بايد قبل از شروع بحث، آن را براي خواننده روشن نمايد؛ مانند تعريف و بيان مسئله تحقيق، تبيين ضرورت انجام آن و اهدافي که اين تحقيق به دنبال دارد. همچنين محقق بايد خلاصه‏اي از سابقه بحث را - که به طور مستقيم مرتبط با موضوع است - بيان کند و در نهايت توضيح دهد که اين مقاله به دنبال کشف يا به دست‏آوردن چه مسئله‏اي است؛ به عبارتي، مجهولات يا سؤال‏هاي مورد نظر چيست که اين مقاله درصدد بيان آنهااست.

2.3.3.طرح بحث (متن)
در اين بخش، مؤلف وارد اصل مسئله مي‏شود. در اينجا بايد با توجه به موضوعي که مقاله در پي تحقيق آن است، عناوين فرعي‏تر از هم متمايز گردند. محقق در تبيين اين قسمت از بحث، بايد اصول مهم قواعد محتوايي مقاله را مورد توجه قراردهد و سعي کند آنها را مراعات نمايد؛ اصولي مانند: منطقي و مستدل بودن، منظم و منسجم‏بودن، تناسب بحث با عنوان اصلي، ارتباط منطقي بين عناوين فرعي‏تر در مسئله، خلاقيت و نوآوري در محتوا، اجتناب از کلي‏گويي، مستندبودن بحث به نظريه‏هاي علمي و ديني، جلوگيري از حاشيه‏روي افراطي که به انحراف بحث از مسير اصلي مي‏انجامد و موجب خستگي خواننده مي‏شود و همچنين پرهيز از خلاصه‏گويي و موجزگويي تفريطي که به ابهام در فهم مي‏انجامد، رعايت امانت حقوق مؤلفان، اجتناب از استناددادن به صورت افراطي، توجه‏داشتن به ابعاد مختلف مسئله و امثال اينها.

3.3.3.نتيجه ‏گيري(20)
در اين قسمت محقق بايد به نتيجه معقول، منطقي و مستدل برسد. نداشتن تعصب و سوگيري غيرمنصفانه در نتيجه‏گيري، ارتباط‏دادن نتايج با مباحث مطرح شده در پيشينه، ارائه راهبردها و پيشنهادهايي براي تحقيقات آينده، مشخص‏کردن نقش نتايج در پيشبرد علوم بنيادي و کاربردي و امثال آن، از جمله مواردي است که محقق بايد به آنهاتوجه داشته باشد.

4. ارجاعات(21)
اعتبار يک گزارش پژوهشي علاوه بر صحت و دقت داده‏ها و استدلال حاصل از آنها، به منابع و مراجعي است که از اطلاعات آنها در پژوهش استفاده شده است. ارجاعات از موارد مهم ساختار يک مقاله علمي است، به وسيله آن، چگونگي استفاده از انديشه‏هاي ديگران را به خواننده معرفي مي‏نمايد. در اين قسمت به دو بحث مهم ارجاعات اشاره مي‏شود که يکي شيوه ارجاع دادن در متن است و ديگري شيوه ذکر منابع در پايان مقاله.

1.4.ارجاعات در متن(22)
نخستين چيزي که درباره استناددادن در متن بايد مشخص بشود، اين است که: چه چيزي بايد مستند گردد؟ مک برني(23) (1990) موارد استنادآوردن را به شرح زير بيان داشته‏ است:

الف) بايد انديشه‏هايي را که به ديگران تعلق دارند، مشخص کرد و با ذکر مأخذ نشان داد که از آنِ چه کساني مي‏باشند (امانت‏داري)؛

ب) هر زمان که افکار و انديشه‏هايي با چهارچوب فکري کسان ديگري همخواني دارند، موارد را بايد با ذکر منبع مشخص کرد؛

ج) هر زمان که نظريه، روش يا داده‏اي موردبحث قرار مي‏گيرد، منبع آن را بايد ذکرکرد تا اگر خواننده خواست اطلاعات بيشتري درباره آن کسب کند، بتواند به آن مراجعه کند؛

د) بايد نقل قول‏هايي را که از يک متن به صورت مستقيم و بدون دخل و تصرف، داخل گيومه آورده مي‏شود، مستند ساخت. (مک برني 1990، به نقل از سيف، 1375، ص 39).

بنابراين اطلاعاتي که براي خوانندگان، اطلاعات عمومي به حساب مي‏آيند، لازم نيست مستند شوند. نويسنده، تنها در صورتي مي‏تواند به آثار خود ارجاع، دهد که اين ارجاع براي مطالعه بيشتر باشد و نقل از خود، معنا ندارد. همچنين در استنادکردن، حتي‏الامکان بايد به منبع مستقيم يا ترجمه آن استناد کرد. تنها زماني به منابع ديگران استناد مي‏شود که محقق دسترسي مستقيم به اصل اثر را نداشته باشد که در آن صورت بايد مشخص کرد که آن مطلب از يک منبع دست دوم گرفته شده است. (سيف، 1375، ص 40).

1.1.4.شيوه ارجاع در متن
هرگاه در متنِ مقاله مطلبي از يک کتاب يا مجله يا.. به صورت مستقيم يا غير مستقيم، نقل شود، بايد پس از بيان مطلب، آن را مستند ساخت. اين مستندسازي شيوه‏هاي مختلفي دارد که در اينجا به بخش‏هايي از آن اشاره مي‏شود.

در استناد، نام مؤلف و صاحب اثر، بدون القاب «آقا»، «خانم»، «استاد»، «دکتر»، «پروفسور»، «حجت‏الاسلام»، «آيت‏اللّه‏» و امثال آن آورده مي‏شود، مگر در جايي که لقب جزو نام مشخص شده باشد(24)، مانند خواجه نصيرالدين طوسي، آخوند خراساني، امام خميني، علامه طباطبايي. (دهنوي، 1377، ص 89).

الف) يک اثر با يک مؤلف:

پس از آوردن متن، داخل پرانتز: نام مؤلف، تاريخ انتشار، شماره صفحه به ترتيب مي‏آيد و پس از آن، نقطه آورده مي‏شود؛ مانند: (منطقي، 1382، ص 27).

ب) يک اثر با بيش از يک مؤلف:

اگر تأليف داراي دو يا سه مؤلف باشد، نام آنها به ترتيب ذکر شده در اثر، به همراه سال انتشار و شماره صفحه مي‏آيد؛ ولي در آثار با بيش از سه مؤلف، نام اولين مؤلف ذکر مي‏شود و به دنبال آن عبارتِ «و همکاران» و سپس سال انتشار و شماره صفحه مي‏آيد؛ مانند: (سرمد، بازرگان و حجازي، 1379، ص 50) يا (نوربخش و همکاران، 1346، ص 75).

ج) آثار با نام سازمان‏ها و نهادها:

در صورتي که آثار به نام شرکت‏ها، انجمن‏ها، مؤسسات، ادارات و مانند اينها انتشار يابند، در استنادکردن، به جاي نام مؤلف، نام سازمان مي‏آيد؛ مانند: (فرهنگستان زبان و ادبيات فارسي، 1382، ص 34).

د) دو يا چند اثر يک مؤلف:

هرگاه به دو يا چند اثر مهم اشاره شود، همه آنها در داخل پرانتز، و به ترتيب تاريخ نشر پشت سرهم مي‏آيند؛ مانند: (والاس، 1980، ص 15؛ 1988، ص 27؛ 1990، ص 5). و اگر چند اثر يک مؤلف در يک سال منتشر شده باشد، آثار مختلف او با حروف الفبا از هم متمايز مي‏گردند؛ مانند: (احمدي، 1365الف، ص22؛ 1365ب، ص 16).

ر) استناد آيات و روايات:

در استناد دادن به آيات، ابتدا نام سوره، سپس شماره آيه ذکر مي‏شود. درباره روايات نهج‏البلاغه، ابتدا نام کتاب سپس شماره خطبه، نامه يا کلمات قصار ذکر مي‏شود، و روايات غير نهج‏البلاغه، نام گردآورنده روايات، تاريخ نشر، شماره جلد و صفحه مي‏آيد؛ مانند: (بقره، 39)؛ (نهج‏البلاغه، خطبه 33)؛ (مجلسي، 1403، ج 56، ص 198).

2.1.4.زيرنويس (پاورقي) توضيحي
توضيحات اضافي، يا توضيح اصطلاحاتي را که نويسنده براي حفظ انسجام متن نمي‏تواند آن را در متن بياورد، مي‏توان در زير صفحه با مشخص‏کردن شماره آنها بيان کرد. نکته قابل توجه اينکه، اين توضيحات بايد حتي‏الامکان خلاصه ذکر شوند و نبايد تکرار مطالب متن باشند. ترجمه آيات و روايات بايد در متن مقاله‏هاي فارسي بيايد و در صورت نياز، متن عربي آن در پاورقي ذکر شود. اما در جايي که آوردن متن عربي در متن ضروري باشد، به جهت پرهيز از تطويل در متن علمي، از آوردن ترجمه در متن، اجتناب مي‏شود و به توضيح و تبيين آن اکتفا مي‏شود.

در ترجمه متون توضيحاتي که مؤلف در زيرنويس آورده، بايد عينا ترجمه شود و در صورتي که مترجم براي بيان اصطلاح يا تبيين مطلبي توضيحي را ضروري ببيند، مي‏تواند آن را در پاورقي ذکرکند و در جلوي آن لفظ «مترجم» را -براي متمايز ساختن آن از توضيحات مؤلف- بياورد.

3.1.4.معادل‏ها
کلمه‏هاي بيگانه در داخل متن حتما بايد به فارسي نوشته شود و صورت خارجي آنها در پاورقي ذکر گردد و اين، منحصر به اصطلاحات تخصصي يا اسامي اشخاص است. چنانچه در موارد خاصي لازم باشد که صورت خارجي آنها در داخل متن بيايد، بايد آنها را مقابل صورت فارسي در داخل پرانتز نوشت. (غلامحسين‏زاده، 1372، ص 17).

نکته قابل‏توجه در استناد دادن معادل‏ها اين است که اولاً در هر متن يا مقاله يا کتاب، فقط يک بار معادل انگليسي آنها آورده مي‏شود؛ ثانيا معادل‏هاي بکار گرفته شده بايد يکنواخت باشند. و در صورت آوردن معادل‏هاي ديگر، مثل فرانسه، آلماني، و... بايد، در متن توضيحي درباره آن داده شود. در نوشتن اسامي اشخاص، ابتدا نام بزرگ، سپس حرف اول نام کوچک او با حروف بزرگ نوشته مي‏شود مانند
C،Jung .

2.4.ارجاع در منابع
محقق بايد در پايان مقاله فهرستي از منابع و مراجعي که در متن به آنها استناد کرده است، به ترتيب حروف الفباي نام خانوادگي در منابع فارسي (عربي يا انگليسي در صورت استفاده) بياورد. مقصود از فهرست منابع، به دست دادنِ صورت دقيق و کامل همه مراجعي است که در متن مقاله به آنها استناد شده‏است. هدف از ارائه اين فهرست، نشان دادن ميزان تلاش پژوهشگر در بررسي و استفاده از منابع گوناگون، احترام به حقوق ساير نويسندگان و مؤلفان و نيز راحتي دستيابي خواننده به منابع موردنظر است؛ علاوه براينکه تمامي مراجع و مآخذي که در متن به آنها استناد شده، بايد در فهرست منابع آورده شود، پس در بخش منابع، فقط منابعي آورده مي‏شود که در متن به آنها استناد شده است.

در ذکر هر منبع، حداقل پنج دسته اطلاعات، ضروري به نظر مي‏رسند که در همه ارجاعات مشترک‏اند:

1. نام مؤلف يا مؤلفان؛ 2. تاريخ انتشار اثر؛ 3.عنوان اثر؛ 4. نام شهر(ايالت)؛ 5. نام ناشر.

جداسازي اين اطلاعات از هم با نقطه (.) و جداسازي اجزاي مختلف هر يک از آنها با ويرگول (،) صورت مي‏گيرد.

1.2.4.ارجاع کتاب در منابع

الف) در ارجاع کتاب با يک مؤلف، اطلاعات ضروري ذکر شده در بالا ذکر مي‏شود، در صورتي که اثر تجديدچاپ شده‏باشد، پس از عنوانِ کتاب، شماره چاپ آن مي‏آيد، مانند:

جوادي آملي، عبداللّه‏ (1372). هدايت در قرآن (چاپ سوم). تهران: مرکز نشر فرهنگي رجاء.

در ارجاعات انگليسي در صورتي که چاپ جديد مجددا ويرايش شده‏باشد، علامتِ اي‏دي (
ed) با شماره ويرايش(25) آن، داخل پرانتز آورده مي‏شود، مانند:

.
Wadsworth:CA،Belmont.An introdoction to the history of psychology (2nded).(1993) .R .B،Hergenhahn

ب) در ارجاع منابع داراي دو مؤلف يا بيشتر، اسامي مؤلفان به ترتيبِ نامِ ذکرشده در کتاب، ذکر مي‏شود و بين نام‏خانوادگي و نام آنها ويرگول و بين اسامي مؤلفان نقطه ويرگول (؛) مي‏آيد؛ مانند:

سرمد،زهره؛ بازرگان،عباس و حجازي، زهره(1379). روش‏هاي تحقيق در علوم رفتاري (چاپ سوم). تهران: نشر آگاه.

ج) در معرفي کتاب‏هاي ترجمه شده، پس از ذکر نام مؤلف و تاريخ اثر، نام مترجم و تاريخ انتشار ترجمه ذکر مي‏شود. در آثاري که تاريخ نشرشان مشخص نيست، داخل پرانتز به جاي تاريخ نشر، علامت سؤال (؟) مي‏آيد؛ مانند:

صدرالدين شيرازي، محمد(1375). شواهد الربوبيه، ترجمه جواد مصلح. چاپ دوم، تهران: انتشارات سروش.

د) در معرفي کتاب‏هايي که با عنوان سازمان‏ها يا نهادها منتشر شده‏اند، به جاي نام اشخاص، نام مراکز ذکر مي‏شوند: مرکز اسناد و مدارک علمي، وزارت آموزش و پرورش، (1362). واژه‏نامه آموزش و پرورش: فارسي - انگليسي، انگليسي - فارسي. تهران. نشر مؤلف.

ر) کتاب‏هايي که به جاي مؤلف، ويراستاري يا به صورت مجموعه مقالاتي بوده که به وسيله افراد مختلف نوشته شده‏است؛ اما يک يا چند نفر آنها را گردآوري کرده‏اند، بدين صورت مي‏آيند:

شفيع‏آبادي، عبداللّه‏ (گردآورنده)، (1374). مجموعه مقالات اولين سمينار راهنمايي و مشاوره. تهران. انتشارات دانشگاه علامه طباطبايي.

2.2.4.ارجاع مقاله در منابع

براي ارجاع به مقاله‏هايي که در مجله‏هاي علمي-تخصصي به چاپ مي‏رسند، ابتدا نام مؤلف يا مؤلفان، پس از آن، تاريخ انتشار اثر، بعد عنوان مقاله، و به دنبال آن، نام مجله و شماره آن ذکر مي‏شود، سپس شماره صفحات آن مقاله در آن مجله با حروف مخفف صص در فارسي و
pp در انگليسي آورده مي‏شود؛ مانند:

حداد عادل، غلامعلي (1375). آيا انسان مي‏تواند عيني باشد. فصلنامه حوزه و دانشگاه، ش9، صص 41-35.

3.2.4.ارجاع پايان‏نامه و رساله در منابع

در ارجاع رساله‏ها و پايان‏نامه‏ها، پس از ذکر عنوان، بايد ذکرشود که آن منبع پايان‏نامه کارشناسي ارشد يا رساله دکترا و به صورت چاپ نشده، است؛ سپس بايد نام دانشگاهي را که مؤلف در آن فارغ‏التحصيل شده‏است، آورد:

ايزدپناه، عباس (1371). مباني معرفتي مشّاء و اهل عرفان، پايان‏نامه کارشناسي ارشد، چاپ نشده دانشگاه قم.

4.2.4.ارجاع از يک روزنامه در منابع

در معرفي مقاله‏هايي که در خبرنامه‏ها و روزنامه‏ها به چاپ مي‏رسد، يا استنادهايي که از متن سخنراني اشخاص در يک روزنامه آورده مي‏شود، همانند ارجاع مقاله در مجله، تمام اطلاعات ضروري را آورده سپس سال انتشار، روز و ماه، نام روزنامه و شماره صفحه را ذکر مي‏کند. مانند:

محقق کجيدي، محمدکاظم (1375، 21مهر)، موانع ساختاري توسعه بخش کشاورزي، روزنامه کيهان، ص6.

5.2.4.ارجاع فرهنگ‏نامه و دائرة‏المعارف در منابع

در ارجاع دائرة‏المعارف‏ها نام سرپرست آورده شده و سپس بقيه اطلاعات ضروري، همانند کتاب به ترتيب مي‏آيد؛ مانند:

بجنوردي، سيدکاظم و همکاران (1377)، دائرة‏المعارف بزرگ اسلامي (چاپ دوم)، تهران: مرکز دائرة‏المعارف بزرگ اسلامي.

6.2.4.ارجاع کنفرانس‏ها، سمينارها و گزارش‏ها

ارائه گزارش از همايش‏ها و سمينارها بايد به شکل زير بيان گردد: (سلطاني، 1363، ص19).

همايش بين‏المللي نقش دين در بهداشت و روان (1380). چکيده مقالات اولين همايش بين المللي نقش دين در بهداشت روان، تهران: دانشگاه علوم پزشکي ايران.

7.2.4.نقل منابع الکترونيکي (اينترنت)

امروزه نقل از منابع اينترنتي يکي از منابع ارجاع است که در ذکر آن، اطلاعات ضروري به ترتيب زير بيان مي‏گردد (ترابيان، 1987، ترجمه قنبري، 1380).

بارلو، جان پي (1996). درخت يوشع مي‏لرزد، در مجله
CORE (روي خط اينترنت)، ج8، ش 1، (1992)، نقل شده تاريخ 25 مارس 1996، قابل دسترسي در:

Corel.08.g2.:pub/Zines/CORE-Zine File:Ptp.etext.org Directory

5. آيين نگارش

چنان‏که بيان شد، محقق بايد ابعاد سه گانه محتوايي، ساختاري و نگارشي مقاله را مورد توجه قرار دهد. آنچه تاکنون بيان شد، خلاصه‏اي از اصول محتوايي و ساختاري يک مقاله علمي بود. اکنون به بررسي اصول کلي آيين نگارش که رعايت آن در تحرير مقاله علمي ضروري به نظر مي‏رسد، مي‏پردازيم.

الف) متن علمي تا حدّ ممکن بايد مختصر و مفيد باشد. به همين جهت لازم است از آوردن نقل قول‏هاي غيرضروري و حجم‏افزا، تفنن‏هاي شاعرانه و ذوقي، بيان‏هاي عاطفي واحساسي و گزافه‏نويسي اجتناب شود.

ب) از آوردن عبارت‏هاي مبهم، مغلق و پيچيده و واژه‏هاي نامأنوس بايد احتراز گردد.

ج) بايد از ذکر بندهاي طولاني و جمله‏هاي بلند خودداري شود.

د) مطالب بايد ساده، روان، جذاب و به گونه‏اي صريح و روشن بيان گردد.

ر) در نقل مطالب، ضروري است امانت‏داري را با ذکر مشخصات دقيق منبع رعايت نمود. هر چند در اين باب نبايد به دام افراط و تفريط - که حمل بر فضل فروشي يا سهل‏انگاري است- افتاد.

ش) هر بخش از نوشته که شامل يک انديشه و مطلب خاصي است، بايد در يک بند (پاراگراف) آورده شود.

ص) بايد از به کاربردن کلمات مترادف به جهت افزايش حجم اجتناب شود.

ط) بايد از به کاربردن افراطي حروف اضافه و حروف ربط در متن پرهيز گردد.

ع) بايد از به کاربردن تعبيرهاي نامناسب و عاميانه و استعمال الفاظ ناروا، رکيک و غيراخلاقي احتراز شود.

دونکته را در آيين نگارش بايد به صورت مجزا بررسيد: يکي رسم‏الخط فارسي و ديگري آيين نشانه‏گذاري است که مختصرا به آنها اشاره مي‏شود:

1.5. رسم‏الخط فارسي

خط، چهره مکتوب زبان است و همانند زبان، از مجموعه اصول و قواعدي پيروي مي‏کند. از آنجا که خط نقش مهمي در اصالت و غناي فرهنگ يک جامعه دارد، نبايد شيوه‏اي را برگزيد که نسل‏هاي جديد در استفاده از منابع کهن و ذخاير فرهنگي خود، دچار مشکل جدي شوند. بنابراين نبايد چهره خط فارسي به صورتي تغيير کند که مشابهت خود را با ذخاير فرهنگي قديمي از دست بدهد.

فرهنگستان زبان وادب فارسي که يک نهاد رسمي است و طبق قانون، وظيفه نظارت، تدوين، تنظيم و تصويب قواعد و ضوابط خط فارسي را به عهده دارد، اصول و قوانيني را در اين باره تصويب کرده است که ما در اين بخش از مقاله، با عنايت به مصوبات اين فرهنگستان، نکات رسم‏الخطي را به اختصار بيان مي‏کنيم.

1.1.5. قواعد املايي برخي واژه‏ها(26)
الف) واژه‏هايي که همواره به صورت جدا نوشته مي‏شود، عبارت‏اند از «اي»، مانند: اي خدا؛ «همين» و «همان» مانند: همين جا، همان کتاب؛ «هيچ»: مانند: هيچ يک؛ «مي» و «همي»، مانند: مي‏رود و همي گويد.

ب) واژه‏هايي که همواره جدا نوشته مي‏شود، اما استثناء دارند:

«اين» و «آن» همواره جدا نوشته مي‏شوند، مگر در: آنچه، آنکه، اينکه، اينها، آنها، اينجا، آنجا، وانگهي.

«چه» همواره جدا نوشته مي‏شود، مگر در: چرا، چگونه، چقدر، چطور، چنان.

«بي» همواره جدا نوشته مي‏شود، مگر آنکه کلمه، بسيط‏گونه باشد، مثل: بيهوده، بيخود، بيراه، بيچاره، بينوا، بيجا.

«هم» از کلمه پس از خود جدا نوشه مي‏شود، مگر در:

1. کلمه، بسيط‏گونه باشد، مثل: همشهري، همشيره، همسايه، همديگر، همچنين، همچنان، همين، همان.

2. جزء دوم، تک هجايي باشد، مثل: همدرس، همسنگ، همکار، همراه.

3. جزء دوم با حرف مصوّت «آ» شروع شود، مثل: همايش، هماورد، هماهنگ.

«به» همواره جدا نوشته مي‏شود، مگر در:

1. وقتي بر سر فعل يا مصدر بيايد (باي زينت)، مثل: بگفتم، بروم، بنمايد، بگفتن.

2. به صورت بدين، بدان، بدور، بديشان به کار رود.

3. هرگاه صفت بسازد: بخرد، بشکوه، بهنجار، بنام.

ج) واژه‏هايي که همواره جدا نوشته مي

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: پایان نامه
[ دو شنبه 24 مهر 1391 ] [ 14:16 ] [ محسن محمدی ]

<< مطالب جدیدتر    ........   مطالب قدیمی‌تر >>

.: Weblog Themes By Iran Skin :.

About

هدف از راه اندازی این وب سایت کمک به دانشجویان و اساتید در رشته مدیریت می باشد . جهت بهتر شدن وبلاگ با ارسال مطالب علمی تان و نظریات خویش مارا خوشنود ساخته و ما را یاری نمائید قبلا از همکاری همه جانبه شما متشکریم. با تشکر: مدير وبلاگ محسن محمدی لیسانس مدیریت صنعتی و دانشجوی فوق لیسانس مدیریت بازرگانی گرایش مالی
Archive
Custom

   آی پی رایانه شما :